بعد از مدتها دیشب دوباره خواب سید را دیدم. کامل نمی گویم اما با التماس از من میخواست که یک شیر نسیه از جایی برایش بگیرم. گفتم سید چرا نسیه. خودم برات میخرم. توی ذهنم بود که شیر و پنیر و... بخرم و برویم خانه با هم بخوریم. از خواب بیدار شدم و رفتم دو رکعت نماز برایش هدیه کردم. شاید سید نیازمند خیرات است. برایش صلواتی بفرستید.
میرزائی
برچسب : نویسنده : seyedmohsenia بازدید : 115